نگاهت را نگاهم می شناسد
دلِ پُر رونقت را می شناسد
تمام عشوه و طنازی ات را
نگاه خسته من می شناسد
لبانت را لبانم می شناسد
بلورین سینه ات را می شناسد
تراشِ پیکرِ افسانه ات را
کفِ دستانِ گرمم می شناسد
درونت را درونم می شناسد
بُرون و ظاهرت را می شناسد
تمام غصه ها و شادی ات را
درون من به خوبی می شناسد
صدایت را وجودم می شناسد
نوای دلبران را می شناسد
قدومِ آشنا و محکمت را
نگاهِ واله ی من می شناسد ././././.
شب احیا.نوزدهمین روز محرم.
احساس عجیبی دارم ٬ هم ترس٬ هم امیدواری.
-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-
شعری فراموش شده. نگاهی به قبل. به دورانی که فراموش نمی شود.
ای کاش همه چیز را شوخی نمی گرفتم.
ساعت ۲:۳۲ بامداد شنبه ۲۹/۶/۱۳۸۷
شاعرجوان_ V.A
مواظب باشید حقیقت را لابه لای آرزوهای خود گم نکنید.
وبلاگه جالبی دارین موفق باشین
سلام دوست عزیز
خوبید ؟
عید فطر رو بهتون تبریک میگم
[لبخند]
موفق و موید باشید
[گل]
سلام...
خوبی؟!خوش میگذره؟چی را شوخی گرفتی که ناراحتی؟!شعرت حرف نداشت...
سلام دوست عزیز
خوبید ؟
بی خبر آپ میکنید ؟!
من هم اپم خوشحال میشم سر بزنید
در مسیری .......
غریبه ای نگاه تو را پاسخ می دهد .
نمیدانی باید چکار کنی .
فقط سر جایت میخکوب شده ای.
و خیره ..............
از تو می گذرد.
و تو همچنان مانده ای.
در مسیری .......
غریبه ای نگاه تو را پاسخ می دهد .
نمیدانی باید چکار کنی .
فقط سر جایت میخکوب شده ای.
و خیره ..............
از تو می گذرد.
و تو همچنان مانده ای.
سلام بی مرام بابا کجایی تو؟؟
منو یادت میاد؟؟
فک نکنم!
اما من تورو یادم میاد یه روزگاری هرروز حالی از من میپرسیدی
خیلی هم بامرام بودی
محیدعزیز سلام
بسیار عالی بود اینهمه دانستن درباره ی معشوق لیاقت وصال عاشق را میرساند
منتظرتم
باادب واحترام
وحید عزیز سلام
سروده بسیار زیبات رو خوندم و باز هم دلم می خواد بخونم و بعد نظر بدم.
می گن که دنیای مجازی احساس نداره ولی من دلم برای شما و دوستای دیگه تنگ شده بود و اومدم تا حالتونو بپرسم.
دنیا دنیا شادی برات آرزو دارم
خیلی خوب...مثل همیشه...
وحید عزیز
سلام
منتظرم
بااحترام
وحید عزیز سلام
دلم هوای رویای خاکستری رو کرده بود امودم برای عرض ادب.
امیدوارم هرجا که هستین شاد و سلامت باشید
وحید عزیز سلام
من هم از دیدنت کتمنتت و از اینکه بعد از مدتی از حالت با خبر شدم خوشحالم.
آرزو می کنم هرجا که هستی شاد و سلامت باشی دوست خوبم.
سلام
اره خودمم همون داداش کوچولوی شیطون همونی که همیشه دنباله یه بهونه برا فرار از دست درس بود الان دیگه مهر دانشجوی به پیشونیش زده شده نمی دونم باید به این مهر افتخار کرد یا ... در هرحال قصد کردم بیاو و دوباره شروع به نوشتن کنم ۳ماهی بود که با وب بی گانه شده بودم و این ۳ماه برام مثل یه عمر گذشت ولی تموم شد امدم تا بمانم و درد دل کنم اونم فقط برا دوستان اینجای مه هر جای
به من سر زن و شادم کنم
به امید دیدار