توی شب به نور ماه زل می زنم
بغض کینه رو تو سینه می شکنم
نور ماه برام یه جور غصه داره
درد غم رو توی قلبم می ذاره
روح من بدون تو مرده شده
دل من خسته و افسرده شده
یکی نیست به داد این دل برسه
روی دنیام خط باطل بکشه
دل داره تو سینه پرپر می زنه
سوی عشقش همه جا سر می زنه
تو کجایی که ببینی حالمو
نیستی که بدی جواب قلبمو
درِ دل برات دیگه بسته شده
دیگه از رفتن تو خسته شده
دیگه تو فکر تو نیست دل بخدا
آخه عشق تموم شده برای ما
شاعر جوان V.A